تاریخ انتشار: ۱۲:۲۶ ۱۳۹۴/۷/۱۱ | کد خبر: 103450 | منبع: | پرینت |
سیاست در ذات خود یک قمار است، اگر یاد نداشتی و ذیرک نبودی باخت حتمی است.
ٱیا آمریکا، انگلیس و پاکستان مشترکا دو تایی پشه را بحساب جیک سر مردم افغانستان سوکه و چال رفتند...؟ سیاست مداران افغانستان بعد از صدها باخت هنوز قطعه بازی را یاد نگرفتند و در بازی شطرنج همیشه تخته پور یا مات می شوند، یا وزیر دفاع شان مفت می شود.
دولت وحدت ملی برهبری داکتر غنی دومین مغز متفکر جهان و داکتر عبداللله دومین مرد با تجربه مبارزه چندین ساله در پهلوی مسعود، می توانست بهترین گزینه برای یک دولت وحدت ملی تاریخ افغانستان را که گذشته چندین دهه جنگ را داشت به یک دولت مقتدر، مدرن و مستقیل مبدل سازد، ملت انتظار چنین سیاستی ضعیف و ناتوانی که دارد افغانستان را بدو قسمت تقسیم می کند نداشتند.
مردم فکر کردند که مغز متفکر همره با مرد میدان وجنگ شاید تغییرات مثبتی را در زندگی وکشور شان بیاورد اما متاسفانه که بعد از یکسال عمر دولت بفرار هزاران جوان تحصیل کرده وپور انرژی انجامید، پول افغانی در مقابل دیگر اسعار بی ارزش تر شد، وزارت ها و والیان بی سر وصاحب ماندند، توطیه ها و دسایس پاکستان در کشور تحت رهبری ایشان جامعه عمل پوشاند، شهرها به دست طالبان و سربازان عرب، پاکستانی و چیچینی سقوط کرد، بیکاری از بیست درصد به چهل درصد بالا رفت، تبعیض زبانی و قومی شروع شد، روند تذکره های برقی که حیثیت کشور را در جهان بالا برده حتی در پهلوی بزرگترین و پیشرفته ترین کشور ها قرار می داد، از تقلب های بعدی جلوگیری و نفوس کشور مشخص شده بزرگترین افتخار تاریخی را رقم می زد، جلوگیری شد، افراد فاشیست، قوم پرست، زبان ستیز، عقب گرا، متعصب وجاسوس در درون دولت عرض اندام کردند پرونده های کابل بانک نیمه رها شد، قاتلان فرخنده به فراموشی سپرده شد، تروریستان رها شدند و دوباره به میدان جنگ رفتند، ولایات و ولسوالی ها به فروش رسید، اما در عوض اینکه غنی و عبدالله در جلوگیری از همچو مشکلات بکوشند و در تصمیمات مهم منطقه که جهان دوباره بسوی چندین قطبی شدن می رود، توجه و در بازی عمومی به صفت یک کشور مستقیل و در قلب اسیا و نقطه وصل دو قاره از جایگاه خاص عرض اندام و حضور خود را پوررنگ و در منطقه خود را نشان دهند.
ولی متاسفانه دشمن، مکار، ما را توسط خود سیاسیون بر حال ما کشور راغرق در مشکلات درونی ساخته که حتی دیگر کشور ها در غیاب ما تصمیم و منطقه ما را مرکز و میدان دوباره جنگ بین ابر قدرت ها میسازند، وسر ما معامله می کنند.
این کار چندین بار در تاریخ افغانستان تکرار شده اما سیاست مداران ضعیف ما که در ظاهر عقل کل هستند و از اشتباهات مکرر تاریخ که شامل چندین جنگ با روسیه، انگلیس، پاکستان وامریکا است، نتوانستند تجربه بگیرند و نگذارند که گزشته های خانمان سوز ادامه و تکرار شود و وطن را با آمدن بهترین شانس ها نجات دهند، بلکه خود شان برای نابودی شان کمر بستند، و بنام ها وعناوین مختلف خود و ملت را که به صد امید و آرزو برای شان رهی داده بودند بنابودی کشاندند.
انتظار مردم از غنی به صفت یک دانشمند، تکنوکرات، تحصیل کرده در غرب و زندگی با یک زن عاقل و با سواد ،از این پیشتر بود ولی غنی و عبدالله ثابت ساختند که ایشان درساختار دولت مشترک ضعیف و نتوانستند مشرکا منافع ملی را حفظ و یک سیستم بسازند که در آن آیینه، خود را تمام اقوام کشور مساویانه وعادلانه ببینند.
خوشبختانه هنوز هم دیر نشده، وزارت دفاع را تعیین، وروند تذکره ای برقی را شروع و ستون پنجم داخل نظام را منحل سازند و تمام اقوام کشور را متحد و ملت سازی کنند، در غیر ان دیری نخواهد گزاشت که باز شادی بازی سر ارگ براه خواهد افتاد و ملت بیچاره تباه و دشمن شاد خواهد شد، مغز اول دوباره به آمریکا مهاجر و یا توسط عساکر پاکستانی در چوک سپاهی گمنام اعدام، ومغز دوم ما بکوه هابالا خواهد شد، آنگاه ملت با مرگ شان جشن خواهد گرفت، بترسید از اه، ناله و ذجه کودک و مادری که شب نان خشک به خوردن نداشته و یا یگانه نان اور خانه اش در اثر حمله انتحاری برادران ناراضی تان تکه پارچه شده باشد.
پس از شاهی گدایی مصلحت نیست.
والله اعلم
فابین لطیفی
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است