محافظانی که عید ندارند
 
تاریخ انتشار:   ۱۰:۵۰    ۱۳۹۴/۷/۲ کد خبر: 102979 منبع: پرینت

چند قدم دورتر با سری خمیده و دلی که خدا می داند چند هزار تکه است راه می روند.

این صحنه را فقط می توان در افغانستان دید. انگار نه انگار که آنها هم عیدی دارند و شوقی. انگار نه انگار که کودکی پدر صدایش می کند و منتظر نوازش های گرم اوست. انگار نه انگار که همسری در خانه دارند که دلش برای دیدنش بی قرار است، انگار نه انگار که مادری دارند که چشم به راه فرزندش هست و انگار نه انگار که پدری دارند با سر زانوان پر درد که دلش می خواهد فرزند بازویش را بگیرد و قدرت پاها و تسکین تنهایی اش باشد.

عید ندارند. با چشمان پر امید و حسرت پشت کروات پوش های راه می روند که زنانگی شان بیشتر از مردانگی است، پشت لنگی دار های راه می روند که ته شلوارشان زمین را نجس می کند و شاخه اش آسمان را مسموم. پشت شکم فربه هایی راه می روند که دانه تسبیح هزارتایی شان، به اندازه شهوت های بی پایانشان هست... عید ندارند، چهره شان مملو از مایوسی است، روزگارشان مملو از پریشانی. محافظ جان گروهی هستند که مدام جان گرفته اند...

سرباز این کشور، محافظ، عیدت مبارک.


حمیرا قادری


این خبر را به اشتراک بگذارید
نظرات بینندگان:

>>>   تشکر میکنم از سایت دوست داشتنی افغان پیپر که احساس کرده که این ها که بادیگارداست هم انسان است واحساس دارد و....


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است