آیا رازهای انتخابات برملا می شود؟
با زنجیره های درهم تنیده و به هم متصل تخلف و تقلب و تخطی و سرپوش گذاشتن بر چگونگی بر سر کار آمدن ارگ نشینان کنونی، این اظهارات سعادت و اعضای سابق مجلس نمایندگان صرفا خوراک خبری و مایه شهرت اینان خواهد بود و بس 
تاریخ انتشار:   ۱۳:۳۰    ۱۳۹۴/۶/۲۸ کد خبر: 102690 منبع: پرینت

اخیرا عبدالستار سعادت رییس کمیسیون سمع شکایات انتخاباتی، از آوردن اصلاحات در کمیسیون های انتخاباتی با تغییر کمیشنران دم زده است؛ این موضع گیری از چند منظر قابل بحث و بررسی است:

اول اینکه: کسی که خود در مظان اتهام باشد نمی تواند توپ را به زمین حریف بیاندازد و کمیشنران را مسوول مستقیم تقلب ها و رفع شفافیت ها بداند؛ چرا که این یک اقدام دفاعی بیش نیست.

دوم اینکه: چرا وی در سمت مستقیم خود که مسوولیت نظارت بر رسیدگی به شکایات انتخاباتی را دارد تاکنون سکوت اختیار کرده است و اگر با برکناری کسی یا گماشتن کسی دیگر گره ای از این معضل گشوده می شد؛ پیش از این سکوت اختیار کرده است؟

سوم اینکه: سیستمی که از ابتدا معیوب است و برای سرپوش گذاشتن بر دیگ تقلب و تخطی و تخلف انتخاباتی و خندیدن به ریش مردم ملکی بوجود آمده است نمی تواند با تغییر کارمندان خود تغییر کاربری بدهد بلکه افراد بیشتری را مسموم و آلوده می کند مگر اینکه...

مگر اینکه منافع مورد نظر و وعده های داده شده به کمیشنران انتخاباتی در کمیسیون های مرتبط، تامین نشود و آنان به چوکی و موتر و بلندمنزل و دالری که با فروش آرای مردم خوابش را می دیدند نرسند تا درصورت اخراج، لب به گلایه بگشایند و رازها برملا شود.

در حکومتی که نام مضحک وحدت ملی را یدک می کشد ولی نمونه کامل کثرت گرایی و چنددستگی است و در آن چوکی ها و معاشات نه بر اساس کفایت و لیاقت که برمبنای قومیت و مذهب و نژاد تقسیم می شود؛ برملا شدن رازهای درو آرای عمومی به معنای خودکشی است.

اینک با زنجیره های درهم تنیده و به هم متصل تخلف و تقلب و تخطی و سرپوش گذاشتن بر چگونگی بر سر کار آمدن ارگ نشینان کنونی، این اظهارات سعادت و اعضای سابق مجلس نمایندگان صرفا خوراک خبری و مایه شهرت اینان خواهد بود و بس. چرا که به اجرا و انجام اخراج کمیشنران با گذشت بیش از یک سال از انتخابات امیدی نیست.

کد (8)


این خبر را به اشتراک بگذارید
نظرات بینندگان:

>>>   اگر کدام اسناد معتبر ویدیویی که سبب رسوایی ها شود, از طرف شان ارایه شود آنهم به انظار عامه مردم, ممکن دیگر بالای مشروعیت انتخابات در افغانستان خط قطعی بطلان کشیده خواهد شد و مردم تا سالهای سال به پای میز انتخابات نخواهند رفت.

>>>   ستار « سعادت » تقلبگر به بزرگان و طراحان تقلبگری غنی و کرزئ هوشدار داد : در صورت جابجائی کمیشنران جدید دست به افشاگری خواهد زد ، پس مردم شما که تقلبگران را قبلن شناسائی نموده بودید ، به این خائنین که بزرگترین پروسهٔ ملی انتخابات را به چالش کشاندند که وضیعت موجود محصول آنست چه مجازاتی را پیشنهاد می نمائید شریک سازید ؟

>>>   حـالا ستار خان سعادت را بدست آورده باقی دنیا را آب ببرد

>>>   با استفاده از فرصت، با وصف انکه اظهر نظرم بسیار زیاد با متن مقاله فوق ارتباط نمیگیرد، میخواهم مطالب مختصر ذیل را تقدیم کنم: لحظات قبل اقای عبدو عضو مجلس نمایندگان با خونسردی ولی خانم هاشمی عضو مجلس نمایندگان با احساسات فوق العاده در حالیکه دهنش کف میکرد در یکی از شبکه های تلویزیون چنین استدلال میکردند: در تذکره الکترونیکی با نوشته شدن "جمهوری اسلامی افغانستان" دیگر ضرورت به نوشتن دین اسلام و ملت افغان نیست!!! در اینضورت این آقا و خانم باین سوالها لطفا جواب بگویند:
1. وقتی نوشتن نام جمهوری اسلامی افغانستان در پوش یا متن تذکره کافی باشد درانصورت تذکر قانون اساسی جمهوری اسلامی افغانستان هم باید کافی باشد و بنابرین هیچ ضرورتی به ماده دوم در قانون اساسی که میگوید "دین دولت جمهوری افغانستان دین مقدس اسلام است" یا ماده سوم که میگوید " در افغانستان هیچ قانون نمیتواند مخالف معتقدات و احکام دین مقدس اسلام است"، دیده نمیشود.
2 . اگر تذکر " جمهوری اسلامی افغانستان" در تذکره بمعنی افغان بودن است و بنابرین ضرورت به تذکر افغان بمفهوم ملت و ذکر قوم یا ملیت (پشتون ، تاجک، ازبک،ترکمن، بلوچ، پشه یی، نورستانی ...و ..." نیست !!!؟؟؟ در انصورت این شخصیتها جواب بگویند که چرا ماده چهارم در قانون اساسی آمده است.
قابل تذکر است در شرایطیکه عده ای قلیلی از ملت فروشان و وطنفروشان بدون انکه پنهان کنند به صراحت میگویند که ما افغان نیستیم و ما نام افغانستان را قبول نداریم و ما "خراسانی" هستیم و جزء ایران بزرگ میباشیم، اضهار نظریات عبدو صاحب و محترمه هاشمی بعنوان تاکتیک پنهان شدن در عقب اهداف بزرگتر یعنی لا اقل تجزیه این کشور است.
م.م.م

>>>   عبدو صاحب و هاشمی صاحبه و همفکران انها باید به این سوال م.م.م جواب بگویند که درصورتیکه تذکر نام "جمهوری اسلامی افغانستان" در پشتی قانون اساسی مانند تذکر "جمهوری اسلامی افغانستان" در متن تذکره نمایندگی از "افغان" و "مسلمان" بودن نماید پس چرا ماده دوم و سوم و چهارم در قانون اساسی ضرور است؟؟ بر علاوه اقلیت و لو کوچک برادران هندو و سیک هم باید بر اساس استدلال عبدو و هاشمی "مسلمان" حساب گردند. و دیگر اینکه چرا اشرف غنی و عبدالله درینباره خاموش هستند. انها که مدعی رهبری افغانها و افغانستان هستند.
محمد نذیر از پغمان

>>>   من فکر میکردم داکتر غنی سیاستمدار هوشیار و زرنگی است. ولی افسوس افسوس. دیشب در تلویزیون طلوع نیوز با او مصاحبه یکساعته صورت گرفت، وقتی از او سوال شد که میخواهد در تذکره اش "افغان" نوشته شود؟ میدانید او چه جواب داد؟ گفت من رییس جمهور هستم پای مرا در این مسئله خلط نکنید. در حالیکه اگر میخواست "حساسیتها" را در نظر بگیرد میتوانست بگوید " در موردنوشته شدن نام "افغان" در تذکره در حال حاضر نمیخواهم چیزی بگویم ولی بر اساس ماده چهارم قانون اساسی من یک افغان هستم" ولی جواب او به افغان نیوز مرا باین نتیجه رسانید که یا او "معامله گر" بزرگ است ویا "ترسوی بزرگ"
افغان

>>>   کلمه افغان را در دیکشینری ها جستجو نموده بعد متوجه خواهید شد که چه اسم است حالا برای کسانیکه صدق میکند آزادانه در هویت شان درج نماید اما کسانیکه از این معنی نفرت دارند ذکر ننمایند هویت هر کس برای خودش مهم و به درد بخور است جز خداوند پاک دگر هیچکس نمیتواند بالای هویت دگران تصمیم گیرنده باشد .... افغان (شور ،غوعا ،فساد ، زجر، بدبختی ،بیعدالتی ،گریان، جهالت ، ناآرامی ، شر،انفجار ،انتحار، زنده به گور کردن، چور ،چپاول )


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است